صد سال پیش، سیاره گران استریم توسط جنگ بین امپراتوری جادوگری و ارتش روح متفقین ویران شد. برای شکستن بن بست، جادوگری امپراتوری سلاح ممنوعه ای را که مدت هاست توسط هر دو طرف ممنوع شده بود، آزاد کرد و باعث شد که محور سیاره جابجا شود و جهان در این فرآیند غرق شود. چهار مرد خردمند که با عناصر آتش، آب، خاک و باد همسو بودند، توانستند چهار قاره را به هوا برسانند و آنهایی را که می توانستند نجات دهند. با این حال، اکنون نوادگان خردمندان مسئول این عمل شریف ناپدید شدهاند و گزارشهایی مبنی بر مشاهده کشتیهای هوایی امپراتوری منتشر شده است. توسط مرد مهربانی به نام والوس بزرگ شده، به دست ایون، پسر جوان یتیمی که مچ دستش با دستبند مرموز به نام عصا تزئین شده است، می افتد تا قاره ها را نجات دهد.