داستان این فیلم که بر اساس رمانی از کرسیدا کوول نوشته شدهاست و دربارهٔ یک وایکینگ جوان بنام «هیکاپ» است که در سرزمینش (برک) مدام مورد حمله اژدهایان قرار میگیرد و مردم این سرزمین (وایکینگها) شجاعانه به جنگ با اژدهایان میپردازند؛ ولی هیکاپ توانایی جنگیدن با آنان را ندارد و حتی اگر هم داشته باشد، (به خاطر جثه کوچکش) اجازه ندارد اینکار را بکند. در این بین، اژدهایی وجود دارد بنام «خشم شب» که از همه اژدهایان دیگر خطرناکتر و وحشتناکتر است که هیچ وایکینگی تا بحال موفق به کشتن او نشدهاست. هیکاپ که پدرش رئیس وایکینگها است، یک شب که اژدهایان حمله کردهبودند، مخفیانه به کمین اژدهایی مینشیند و بهطور اتفاقی یک خشم شب را بهدام میاندازد و این اژدها به جایی دوردست میافتد.